اوصاف قرآن
یکی از دانشجویان دانشگاه قم تحقیق ذیل را برای بنده فرستاده است.
رده است (2). بدر الدین زرکشى (3) نقل مىکندکه حرالى کتابى در این زمینه نوشته و بیش از نود اسم یا وصف براى قرآن یاد آورشده است. از قاضى عزیزى نیز 55 نام و عنوان براى قرآن نقل شده است که درجدول ذیل آمده و 43 نام اول آن با نظر ابو الفتح رازى مشترک است .
1) قرآن: ان علینا جمعه و قرآنه فاذا قراناه فاتبع قرآنه (قیامت / 17و18)
2) فرقان: و انزل التوراة و الانجیل من قبل هدى للناس و انزل الفرقان (آل عمران / 3 و 4) - یا ایها الذین آمنوا ان تتقوا الله یجعل لکم فرقانا (انفال / 29) - تبارک الذی نزل الفرقان على عبده لیکون للعالمین نذیرا (فرقان / 1)
3) کتاب: انا انزلنا الیک الکتاب بالحق لتحکم بین الناس (نساء / 29) - ان الذین یتلون کتاب الله و اقاموا الصلاة (فاطر / 105) - ذلک الکتاب لا ریب فیه (بقره / 2)
4) ذکر: انا نحن نزلنا الذکر و انا له لحافظون (قمر / 17) - ذلک نتلوه علیک من الآیات و الذکر الحکیم (فصلت / 41) - و انزلنا الیک الذکر لتبین للناس ما نزل الیهم و لعلهمیتفکرون (یس / 69) - و انه لذکر لک و لقومک (ص / 1) - و هذا ذکر مبارک انزلناه افانتم له منکرون (انبیا / 50) - ص و القرآن ذى الذکر (زخرف / 44) - ان هو الا ذکر و قرآن مبین (نحل / 44) - ان الذین کفروا بالذکر لما جائهم و انه لکتاب عزیز (حجر / 9) - و لقد یسرنا القرآن للذکر فهل من مدکر (آل عمران / 58)
5) تنزیل: و انه لتنزیل رب العالمین (اسراء / 106) - انا نحن نزلنا علیک القرآن تنزیلا (انسان / 23) - و قرآنا فرقناه لتقراه على الناس على مکث و نزلناه تنزیلا (شعراء / 192)
6) حدیث: الله نزل احسن الحدیث کتابا متشابها مثانی تقشعر منهجلود الذین یخشون ربهم (طور / 34) - فلعلک باخع نفسک على آثارهم ان لم یؤمنوا بهذا الحدیث اسفا (نجم / 59 و 60) - ا فمن هذا الحدیث تعجبون و تضحکون و لا تبکون (کهف / 6) - فلیاتوا بحدیث مثله ان کانوا صادقین (زمر / 23)
7) موعظه: یا ایها الناس قد جائتکم موعظة من ربکم و شفاء لما فیالصدور (یونس / 57)
8) تذکره: و انه لتذکرة للمتقین (مزمل / 19) - ان هذه تذکرة (الحاقه / 48)
9) ذکرى: و جاءک فی هذه الحق و موعظة و ذکرى للمؤمنین (هود / 120)
10) بیان: هذا بیان للناس و هدى و موعظة للمتقین (آل عمران / 138)
11) هدى: ذلک الکتاب لا ریب فیه هدى للمتقین (بقره / 2)
12) شفاء: ا اعجمی و عربی قل هو للذین آمنوا هدى و شفاء (فصلت / 44)
13) حکم: و کذلک انزلناه حکما عربیا (رعد / 37)
14) حکمت: و اذکرن ما یتلى فی بیوتکن من آیات الله و الحکمة (احزاب / 34)
15) حکیم: ذلک نتلوه علیک من الآیات و الذکر الحکیم (آل عمران / 58)
16) مهیمن: و انزلنا الیک الکتاب بالحق مصدقا لما بین یدیه من الکتاب و مهیمنا علیه (مائده / 48)
17) هادى: انا سمعنا قرآنا عجبا یهدی الى الرشد فآمنا به (جن / 1 و 2)
18) نور: و اتبعوا النور الذی انزل معه (اعراف / 157)
19) رحمت: و انه لهدى و رحمة للمؤمنین (نمل / 77)
20) عصمت: و اعتصموا بحبل الله جمیعا (آل عمران / 103)
21) نعمت: و اما بنعمة ربک فحدث (ضحى / 11)
22) حق: و انه لحق الیقین (حاقه / 51)
23) تبیان: و نزلنا علیک الکتاب تبیانا لکل شیء (نحل / 89)
24) بصائر: بصائر للناس و هدى و رحمة لعلهم یتذکرون (قصص / 43)
25) مبارک: هذا ذکر مبارک انزلناه (انبیا / 50)
26) مجید: ق و القرآن المجید (ق / 1)
27) عزیز: و انه لکتاب عزیز (فصلت / 41)
28) عظیم: و لقد آتیناک سبعا من المثانی و القرآن العظیم (حجر / 87)
29) کریم: انه لقرآن کریم (واقعه / 77)
30) سراج: و داعیا الى الله باذنه و سراجا منیرا (احزاب / 46)
31) منیر: و سراجا منیرا، (بنابر آن که «سراج منیر» قرآن باشد که همراهپیامبر فرستاده شد). (احزاب / 46)
32) بشیر: کتاب فصلت آیاته قرآنا عربیا لقوم یعلمون بشیرا و نذیرا فاعرض اکثرهم (فصلت / 3 و 4)
33) نذیر: بشیرا و نذیرا فاعرض اکثرهم فهم لا یسمعون (فصلت / 4)
34) صراط: اهدنا الصراط المستقیم (حمد / 6)
35) حبل: و اعتصموا بحبل الله جمیعا و لا تفرقوا (آل عمران / 103)
36) روح: و کذلک اوحینا الیک روحا من امرنا (شورى / 52)
37) قصص: نحن نقص علیک احسن القصص (یوسف / 3)
38) فصل: انه لقول فصل (طارق / 13)
39) نجوم: فلا اقسم بمواقع النجوم، (بنابر آن که نجوم به معناىتدریجى قرآن باشد). (واقعه / 75)
40) عجب: انا سمعنا قرآنا عجبا (جن / 1)
41) قیم: و لم یجعل له عوجا قیما لینذر باسا شدیدا (کهف / 1 و 2)
42) مبین: تلک آیات الکتاب المبین (یوسف / 1)
43) على: و انه فی ام الکتاب لدینا لعلی حکیم (زخرف / 4)
44) کلام: و ان احد من المشرکین استجارک فاجره حتى یسمعکلام الله (توبه / 6)
45) قول: و لقد وصلنا لهم القول (قصص / 51)
46) بلاغ: هذا بلاغ للناس (ابراهیم / 52)
47) متشابه: الله نزل احسن الحدیث کتابا متشابها (زمر / 23)
48) عربى: قرآنا عربیا غیر ذی عوج لعلهم یتقون (زمر / 28)
49) عدل: و تمت کلمة ربک صدقا و عدلا (انعام / 115)
50) بشرى: هدى و بشرى للمؤمنین (نمل / 2)
51) امر: ذلک امر الله انزله الیکم (طلاق / 5)
52) ایمان: سمعنا منادیا ینادی للایمان (آل عمران / 193)
53) نبا: عم یتسائلون عن النبا العظیم (نبا / 1 و 2)
54) وحى: انما انذرکم بالوحی (انبیا / 45)
55) علم: و لئن اتبعت اهوائهم بعد ما جاءک من العلم (رعد / 37)
پىنوشتها:
1 - ر. ک: ابو الفتوح رازى، الروض الجنان و روح الجنان، ج 1، مقدمه، ص 5.
2 - تفسیر طبرسى، ج 1، مقدمه، فن رابع، ص 14.
3 - البرهان، ج 1، ص 276 - 273. الاتقان، ج 1، ص 146 - 143.
منبع:
علوم قرآنى صفحه 106 محمد هادى معرفت
////////////////////////////////////////////
قسمت دوم
اسامی قرآن کریم، معنای لغوی و اصطلاحى آنها را همراه با آدرس بیان کنید:
پاسخ:
عناوین قرآن کریم، دو قسم است: 1. اسامی؛ 2. اوصاف.
اسامی: اسامی قرآن 55 و گاهی تا بیش از 90 مورد ذکر شده است. بیان همه آنها از حوصله این پاسخ نامه خارج است. از این رو، فقط به ذکر چهار نام مشهور آن اکتفا میکنیم:
1. قرآن: این واژه یا از "قَرْن" و یا از "قرأ" به معنای، جمع، پیوند و ضمیمه نمودن حروف و کلمات به یک دیگر در هنگام ترتیل است. "قرن الشئ بالشئ؛ پیوند دادن چیزی به چیزی."؛ "قرأ المأ فی الحوض؛ آب را در حوض جمع کرد."
"إِنَّ عَلَیْنَا جَمْعَهُو وَ قُرْءَانَهُ # فَإِذَا قَرَأْنَـَهُ فَاتَّبِعْ قُرْءَانَهُو # ثُمَّ إِنَّ عَلَیْنَا بَیَانَهُ؛(قیامه،17ـ19) چرا که جمع کردن و خواندن آن بر عهده ما است. پس هر گاه آن را خواندیم، از خواندن آن پیروی کن، سپس بیان (و توضیح) آن (نیز) بر عهده ما است".(مفردات راغب اصفهانی، ص 413ـ414، مؤسسه مطبوعاتی اسماعیلیان / تفسیر نمونه، آیت اللّه مکارم شیرازی و دیگران، ج 27، ص 295ـ299، دارالکتب الاسلامیه.)
2. کتاب؛ به معنای ضمیمه کردن بعضی حروف بر بعضی دیگر به واسطه نوشتن است. البته گاهی به ضمیمه کردن حروف به یکدیگر به صورت لفظی نیز کتاب میگویند؛ و به همین خاطر به آیات و کلام خدا کتاب گفته میشود، و لو نوشته نشود.(مفردات، راغب اصفهانی، ص 440، مؤسسه مطبوعاتی اسماعیلیان.) این اسم، نزدیک به صد مورد، از جمله در سوره ص آیه 29 آمده است.
3. ذکر؛ این عنوان، به معنای یادآوری قلبی و زبانی است.(همان، ص 181.) این اسم، در 20 مورد از جمله سوره انبیأ آیه 50 برای قرآن به کار رفته است.
4. فرقان؛ این عنوان به معنای جدا کننده حق از باطل است.(همان، ص 392.) این اسم در سوره فرقان آیه 1 به کار رفته است.
سه عنوان کتاب، ذکر و فرقان، برای کتابهای آسمانی دیگر نیز ذکر گردیده و تنها عنوان قرآن، به صورت اسم خاص برای این کتاب آسمانی مطرح است.
اوصاف؛
اوصاف، گاهی مستقیماً به صورت وصف برای نامهای "قرآن"، "کتاب" و "ذکر" به کار رفتهاند، و گاهی به صورت غیر مستقیم؛ در این جا فقط به اوصاف مستقیم اشاره میکنیم:
1. مجید؛ به معنای با شکوه؛ سوره ق، آیه 1.
2. کریم؛ به معنای ارجمند؛ سوره واقعه، آیه 77.
3. حکیم؛ به معنای حکمتآموز؛ سوره یس، آیه 3.
4. عظیم؛ به معنای بزرگ؛ سوره حجر، آیه 87.
5. عزیز؛ به معنای قوی و محکم؛ سوره فصلت، آیه 41.
6. مبارک؛ به معنای خجسته؛ سوره انبیأ، آیه 50.
7. مبین؛ به معنای روشنگر؛ سوره حجر، آیه 1.
8. متشابه؛ به معنای همانند؛ (کتابی که آیاتش در لطف، زیبایی، عمق و محتوا همانند یک دیگر است) سوره زمر، آیه 23.
9. مثانی؛ به معنای مکرر؛ (تکراری شوقانگیز) سوره زمر، آیه 23.
10. عربی؛ به معنای زبان روشن، گویا و فصیح؛ سوره یوسف، آیه 2.
11. غیر ذی عوج؛ به معنای کژ نبودن؛ سوره زمر، آیه 28.
12. ذی الذکر؛ به معنای پراندرز؛ سوره ص، آیه 1.
13. بشیر؛ به معنای بشارتگر؛ سوره فصلت، آیه 2 و 3.
14. نذیر؛ به معنای هشدار دهنده؛ سوره فصلت، آیه 2 و 3.
15. قیم؛ به معنای راست و درست؛ سوره کهف، آیه 1 و 2.
نام دیگر قرآن که مشهور است و در قرآن نیست، عنوان "مصحف" است(ر.ک: درسنامه علوم قرآنی، حسین جوان آراسته، ص 36ـ55، مرکز انتشارات دفتر تبلیغات اسلامی.)